آیا عمر از علی (ع) عاقل تر بود
ابن سینا در کتاب ( شفا ) ، عُمَر را عاقل تر و سیاستمدارتر از علی (ع) دانسته و می نویسد :
« برای تصدّی خلافت ، عُمَر بن خَطّاب که عاقل تر از ( علی علیه السلام ) است شایسته تر می باشد و ( علی علیه السلام ) که اعلم است می بایست از ( عُمَر ) پیروی کرده و او را در مسائل علمی کمک نماید ، کما اینکه عملاً نیز رابطه ی علی (ع) با عُمَر ، اینچنین بود »
👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
ابن ابی الحدید ، علیرغم اینکه سنی مذهب ( از نظر فقهی شافعی و از لحاظ فکری معتزلی ) می باشد ، جسارت و گستاخی ابن سینا را برنتابیده و می گوید :
گروهی که فضیلتِ علی(ع) را نشناخته اند ، می پندارند که عُمَر ، سَ و یّاسسیاستمدارتر از علی(ع) بوده است ، کما اینکه ابدر وعلی سینا کتاب شفا ، به آن تصریح کرده و دشمنانِ علی(ع) نیز قبلاً می پنداشتند که معاویه ، سیاستمدارتر از علی(ع) بوده ، اما من در مباحث قبلی خود ، حُسنِ سیاستِ امیر المومنین(ع) و درستی برنامه ریزی و تدبیر او را اثبات نمو ده ام .
ایشان در ادامه می نویسد :
برای سیاستمدار ، هدف توجیه کننده ی وسیله است ، هر چند آن وسیله ، غیر مشروع باشد . ولی علی (ع) فقط پیرو قرآن ، سنّت و خطّ مَشی پیامبر (ص) بود و هرگز برای رسیدن به پیروزی ، از طریق حق و شریعت عدول نمی کرد . اما عُمَر ، هم خودرأی و اهلِ استحسان بود و هم بسیار خشن و عجول .
👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
امیرالمؤمنین (ع) نیز در نهج البلاغه ، سخنِ ابن سینا را که در آن زمان از زبانِ دشمنان ایشان شنیده می شد ، اینگونه نقد و رَدّ فرموده است :
«و الله ما معاویه بادهی منیّ و لكنّه یغدر وَ یفجرو لولا كراهیه الغدر لكنت من ادهی الناس...»
به خدا سوگند معاویه عاقل تر و سیاست مدارتر از من نیست لیکن او ، بسیار فریب کار و اهلِ فِسق و فُجور است و اگر فریب کاری و نیرنگ بازی ناخوشایند نبود ، در آن صورت من سیاست مدارترینِ مردم بودم .
👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
علامه حسن زاده آملی ، سخنِ ابن سینا و تقسیم بندی ( اعقل و اعلم ) توسط او را اینگونه مورد نقد قرار داده :
مقام قُطب ، همان مرتبه ی امامت و مقام خلافت است که نه تعدد در آن راه دارد و نه انقسام به ظاهر و باطن و نه شقوقِ اعلم و اعقل و غیرها و انقسامِ خلافت به ظاهر و باطن ، حقِّ سکوتی است که اوهام موهون را بدین تقسیم بندی اِقناع و اِرضاء مینماید .
👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
ارادتمندانِ ابن سینا با مطرح نمودن احتمالِ تقیّه ، سعی در توجیه سخن اهانت آمیز او دارند ، لیکن احتمال تقیّه به دلایل ذیل کاملاً مردود است :
الف : ابن سینا در زمان آل بویه می زیسته که دورانِ رواج شیعه بوده و در آثار بزرگانی مانند : ( شیخ مفید ، کلینی ، صدوق ، شیخ طوسی ، سید مرتضی ) که معاصر او بوده اند ، نشانه ای از تقیّه دیده نمی شود .
ب : اقتضای تقیّه آن است که ابن سینا مسئله ی خلافت را صرفاً مطابق مرام اهل سنت تبیین نماید ، اما برای اینکار هیچگونه اجبار و یا ضرورتی مبنی بر مقایسه ی اهانت آمیز مذکور و طرح مسئله ی اعقل و اعلم نبود . از طرفی در مقایسه ی مزبور ، پارادوکسی مضحک نیز نهفته است که بر اهلش پوشیده نیست .
ج : عده ای دیگر از طرفداران ابن سینا ، به سخن او در رساله ی معراجیه که گفته : ( نسبتِ علی (ع) با سایر مخلوقات ، نسبتِ معقول به محسوس است ) برای تبرئه ی وی استناد می کنند ، اما اینان از نکته ی بسیار مهم و حائز اهمیّتی غفلت ورزیده اند و آن اینست که مقایسه ی امیرالمؤمنین (ع) و اهل بیت (ع) با دیگران ، مطلقاً و فی نفسه ، خطای محض می باشد ، کما اینکه علی (ع) در نهج البلاغه به آن تصریح فرموده است :
( لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ )
👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
د : جالب است که این موضوع را فرزند عُمَر و نیز احمد بن حنبل فهمیده اند ، اما ابن سینا از درک آن عاجز مانده است .
توضیح اینکه :
فرزند احمد بن حنبل می گوید از پدرم در مورد حدیثِ سَفینه پرسیدم و گفتم : به نظر تو چه کسی افضل از همه بود ؟ پدرم گفت : ابوبکر از همه افضل بود . بعد از او ، عمر و بعد از او عثمان ، پرسیدم : پس علی (ع) چه شد
👈گفت : پسرم ، علی بن ابیطالب (ع) ، از اهل بیت (ع) بود و هیچ کس با اهل بیت (ع) مقایسه نمی شود .
مشابه روایت فوق از عبدالله بن عمر ( فرزند عمر ) نیز نقل شده است .
👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
بر حُسنِ دلبرِ ما ، هر کس که شک نماید
بر عقلِ او بخندد ، از مرغ تا به ماهی
📖برگرفته از شرح و نقد اللهیات شفا ، سید رضا نوعی (حکیم )