آیت الله سید عزُّ الدّین حسینی زنجانی که در محضرِ امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) دروسِ اسفار و عرفانِ نظری را تَلمُّذ نموده ، می فرماید :
👈 فخر رازی ، محی الدین عربی ، غزالی ، مولوی و امثال او ،بقدری گمراهند که ضلالتشان از عمیق ترین ضلالت هاست . انسان بر اثر ریاضت و بدون شناختِ امام ، نهایتاً مانند طلحه ، زبیر و معاویه می شود . بنابراین غیر از تمسّک به امامِ معصوم ، هیچ گاه به صراطِ مستقیم راه نخواهیم یافت .
👈(( در تصویر بالا 👆 عینِ عبارت معظّم له را مشاهده فرمائید ))
📚(( تفسیر سوره حمد آیت الله حسینی زنجانی ، ص 139))
اینک به دو مورد از الفاظِ زشت ، موهن و شرم آورِ مولوی که به زعمِ طرفداران وی ، از فیوضاتِ معنوی و رَشَحاتِ قُدسی ایشان است ، اشاره می نمائیم :
🔘( غزل 2137 ) دیوانِ شمس که بیتِ آغازینِ آن با حذفِ کلماتِ رکیک ، بشرح ذیل می باشد :
آن ( فلانِ) خر ، کز حاسدی ، عیسی بُوَد تشویشِ او
صد ( فلانِ )خر در (فلانِ) او ، صد (فلانِ ) سگ در ریشِ او
👈 لینک مشاهده ی غزلِ کامل و الفاظ رکیکِ آن ((http://yon.ir/GUizD))
🔘نمونه دوم ( دفتر پنجم مثنوی )
او اگر دیوانه است و فتنه کاو
داروی دیوانه باشد ( فلانِ ) گاو
👈 لینک مشاهده ی ابیات و الفاظ رکیکِ آن ((http://yon.ir/j6JXf))
شمسِ تبریزی که مولوی او را نه تنها مُرادِ خویش ، بلکه خدای خود می داند و در وصفِ او سروده 👈( فاش بگویم این سخن ، شمسِ من و خدای من ) 👉 نیز در گستاخی و بد زبانی ، دستِ کمی از مولوی ندارد ، اکنون به دو نمونه از افاضاتِ عرشی ایشان ، توجه فرمائید :
👈 نمونه اول از سخنان رکیک شمس تبریزی ((http://yon.ir/KXtWC))
👈 نمونه دوم از سخنان رکیک شمس تبریزی ((http://yon.ir/7FcQL))
مرحوم علامه محمد تقی جعفری (ره) که در 14 جلد کتاب بطور مبسوط به نقد و شرح مثنوی پرداخته ، در مورد کلمات رکیک مولوی می فرماید :
البته باید بگویم ، من مثال های رکیک مولوی را قبول ندارم و از این جهت متأسفم ، اگر چه عده ای از فُضَلاء سعی دارند این اشتباه مولوی را توجیه کنند که البته آن اشتباهات ، قابل اغماض نیست ( مانند داستان جوحی و یا خاتون و کدو ) .
بدیهی است ارزشیابی ما در مورد مولوی ، وقتی ارزشمند است که اشتباهاتش را واقعاً اشتباه بنامیم ، اما اگر چشم پوشی کرده و بگوئیم همه چیزش خوب است ، مسلماً دروغ است .
👈 لینک مشاهده ی عین عبارت معظم له ((http://yon.ir/g7tA2))
📚(( عوامل جذابیت سخنان مولوی ، ص 24 ))
یکی از توجیهات وقیحانه و خنده داری که طرفدارانِ مولوی در توجیه سخنانِ رکیکِ وی بیان می کنند این است که این الفاظِ زشت در زمانِ مولوی و در محیط اجتماعی آن روزگار هیچگونه قباحتی نداشته ، بلکه از مُستحسنات بشمار می رفته
👈پاسخ اجمالی :
مقبولیتِ یک عملِ مُنکر و زشت توسط اکثریتِ جامعه ، به هیچ عنوان موجبِ مشروعیتِ آن برای سایر آحادِ اجتماع نمی گردد ،بعنوان مثال اگر کسی حتی در میانِ قوم لوط زندگی کند ، نمی تواند بگوید چون عملِ شَنیعِ لواط ، مورد قبولِ اکثریتِ مردم می باشد و آن را زشت و قبیح نمی دانند ، پس من هم مجاز هستم مرتکب شوم .
برگرفته از دروس نقد تصوف سید رضا نوعی (حکیم)