اخیراً یکی از اساتیدِ بزرگِ ادبیات و عرفان ( ساکن مشهد مقدس ) در صفحه ی (57) یکی از تألیفاتش نوشته ، هر روز تا نزدیکِ طلوعِ آفتاب، صد مرتبه ( لا اله الّا أنَا ) می گوید ، یعنی صد بار می گوید : ( خدائی جز من نیست)
👈تصویر عین عبارت نامبرده ((http://ytre.ir/jy9))
🔘بعضاً در گذشته سخنانی به ظاهر کُفر آمیز از بزرگان و اقطابِ صوفیه مانند : «أنا الحق ، من خدایم » و یا «سبحانی ما اَعظَمَ شأنی » شنیده می شد ، لیکن آنها به دلیل بیم داشتن از اینکه توسطِ فقهای عظام مورد مخالفت و یا تکفیرِ واقع شوند ، لذا ادعا می کردند که این شطحیات در حالِ سُکر و مَستی از ایشان صادر گردیده است .
🔘متأسفانه عده ای مانند شخصیت مورد بحث 👈( که بنا به مصالحی از بردن نام ایشان و کتابش ، معذوریم )👉 گستاخی را بدانجا رسانده که تصریح می کند با کمال هوشیاری و به اختیار خود ، هر روز صد مرتبه می گوید : خدائی جز من نیست !
شخص مزبور لابُد مُدَّعی است که به مقام قُربِ نَوافِل نائل شده و به حُکمِ ( وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ ) ، این خداست که از زبان ایشان ( لا اله الّا أنَا ) می گوید
روا باشد أَنَا الْحَق از درختی
چرا نَبوَد روا از نیک بختی
👈در این صورت از ایشان باید پرسید که از کجا به این نتیجه رسیده که به مقام (قُربِ نوافل ) نائل آمده ؟ از طرفی در طور سینا ، درخت سخن نگفت ، بلکه این خدا بود که از وَرای حجابِ درخت ، فرمود : إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي .
با توجه به آیه ی : سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ . نه تنها درخت ، که همه ی آیاتِ آفاقی و أنفُسی ( تمام ذرات هستی ) هرگز نمی گویند : أنَاالحق ، بلکه همگی ابراز می دارند که : أَنَّهُ الْحَقُّ . ( یعنی او خداست ، نه اینکه ما خدائیم )
اگر این توجیهات واهی درست باشد ، رسول اکرم (ص) نیز می توانست (نعوذ بالله ) بگوید 👈 جز من خدائی نیست 👉
و اگر کسی از باب اعترض بگوید ، شما که ما را به توحید دعوت می کردی ، اکنون چرا ( لا اله الا انا ) می گوئی ایشان نیز آیه ی (مَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَی إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَی ) را بهانه ساخته و بگوید من به بالاترین درجات قُربِ فرائض و نوافل رسیده و فانی فی الله هستم و این خداست که از زبان من سخن می گوید .
👈حال آنکه رسول اکرم (ص) و همه ی انبیاء عظام (ع) هرگز نگفته اند : (إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ ) بلکه همگی با کمال افتخار می فرمودند : إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ .
🔘حضرت امام خمینی (ره ) علیرغم اینکه خود مَشربِ عرفانی دارد ، شَطحیات صوفیه را ناشی از نُقصانِ سُلوک و سالک و خصوصاً إنانیَّت و تَجَلِّیِ جنبه ی فرعونیَّتِ نَفْسِ آنها می داند.
📚مصباح الهدایة الا الخلافة و الولایة ( نور 13 ص 53 ) (( تصویر بالا 👆 ))
شخص مورد بحث با توهین به مُنتقدینِ خود ، در بخشِ دیگری از کتابش ، بیان می کند که فراوان به زیارتِ قبر ابن عربی رفته ، ولی عده ای از روی 👈خریّت
👉 وی را مذمّت نموده اند.
ایشان سپس در همان کتاب با کمال غرور و تکبر ، اقدام به خودستائی کرده و می گوید : من و حکیم الهی و مَردِ نامتناهی ، آقای ..... که او را من می شناسم و مرا او می شناسد 👈و هر دو مجهول القدر و از نوادرِ آخر الزمان هستیم 👉
👈 تصویر عین عبارات نامبرده ((http://ytre.ir/jzp))
برگرفته از دروس نقد تصوف سید رضا نوعی (حکیم)