(( شاه بیت های عاشورائی ))
زبان به روضه چرا وا کنم ؟ همین کافیست :
مَباد ، شاهدِ جان دادنِ پسر ، پدری
(( شاه بیت های عاشورائی ))
زبان به روضه چرا وا کنم ؟ همین کافیست :
مَباد ، شاهدِ جان دادنِ پسر ، پدری
🔥(( دل شکستگی عارف ))💔
🍂 ز نادرستیِ اهلِ زمان ، شکسته شدیم
🗣 ز بس که داد زدیم ( آی دزد ) خسته شدیم😔
😘 ز عشق دست کشیدیم و بَهرِ کُشتنِ خویش
👥 به پایمَردی اَغیار، دسته دسته شدیم
⚡️ چو رشتهای که به جَهد ، از میان گُسسته شود
😻 جدا شدیم زخوبان ، به غیر، بسته شدیم
🔥 ز بیحیائی اَغیار و بیوفائی یار
🙏 به جانِ دوست که یکباره دلشکسته شدیم💔
🌹((شاه بیت های عارفانه))🌹
ترسم که آن سِیمین بدن ، باشد در آغوشِ رقیب 🤷
📆 دیدم کنون تقویم را ، امشب قَمر در عقرب است
ترجمه : آنگاه نوح دعا نمود که خداوندا : من مغلوب شده ام ، پس از لطف خود ، یاریم کِن .( سوره قمر آیه 10)
تا کِی تَحمُّلِ غم و تا کِی خدا خدا
دیگر ز یاد بُرده گمانم ، مرا خدا
در سنگسار ، آینه ای را که می بَرَند
شاید شکسته خواسته ، از ابتدا خدا
اکنون که من به فکرِ رسیدن به ساحلم
در فکرِ غَرق کردنِ کشتی است ، نا خدا
امکانِ رستگاریِ من گر نبوده است
بیهوده آزموده مرا ، بار ها خدا
با نِیَّتِ بهشت اگرم آفریده است
می رانَدَم به سوی جهنّم چرا ؟ خدا
ای دل خلافِ هَروَلِه ی حاجیان مَرو
کافی است هر چه عقل درافتاد با خدا
بگذار بی مُجادله از نِیل بُگذریم
تا از عَصا نساخته است اژدها ، خدا
سالک الی الله در هنگام مضطر شدن و انقطاع ، طلبِ انتصار از خداوند سبحان نموده و اگر چه خود را مغلوب دیده و هیچ راه گریزی فرا روی خود نمی بیند لیکن مانند یوسف از هیمنه ی ظاهری اسباب ، به مسبب الاسباب می گریزد :
گرچه رخنه نیست در عالم ، پدید
خیره یوسف وار ، می باید دوید
در این هنگام مانند یوسف ، درب های بسته بروی سالِک الی الله ، گشوده می گردد و به فتح و نصرت الهی نائل می گردد.
در آیه بعدی ( 11 سوره قمر) خداوند پاسخ نوح را اینگونه می دهد :
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُّنْهَمِرٍ (11)
یعنی : ما در اجابت دعای نوح ، درهای آسمان را بروش گشودیم و آب فراوان نازل کردیم .
«منهمر» از «همر» به معناى فرو ریختن اشك و آب است.
پس برای رسیدن به مقام فتح ، باید به درگاه ربوبی خداوند متعال ، ابراز عجز و بیچارگی نمود.
(( برگرفته از تفسیر سوره قمر توسط سید رضا نوعی ، متخلص به حکیم ))