*****
*****
در کوی بُتان نیست کسی زارتر از من
در پیش عزیزانِ جهان خوارتر از من
گفتی که مرا یار وفادار بسی هست
هستند ، ولی نیست وفادارتر از من
خَلقِ دو جهانست گرفتارِ تو ، لیکن
در هر دو جهان نیست گرفتارتر از من
گر طالبِ آنی که به یاری بنشینی
بنشین که تو را نیست کسی یارتر از من
چون غنچه اگر سینه ی تنگم بشکافی
دانی که نبوده ست دل افگارتر از من
امروز اگر عشق گناهست نگارا
فردا نتوان یافت گنهکارتر از من
*****
*****