loading...

پیام شیعه | Shia

متفاوت ترین سایت مذهبی

در کوی بتان نیست کسی زارتر از من

سید رضا نوعی شنبه 07 دی 1398 تعداد بازدید : 1329 نظرات ( 0 )

sticker*****sticker*****sticker

در کوی بُتان نیست کسی زارتر از من  

               در پیش عزیزانِ جهان خوارتر از من
        
گفتی که مرا یار وفادار بسی هست

             هستند ، ولی نیست وفادارتر از من

 خَلقِ دو جهانست گرفتارِ تو ، لیکن

           در هر دو جهان نیست گرفتارتر از من

گر طالبِ آنی که به یاری بنشینی

       بنشین که تو را نیست کسی یارتر از من

چون غنچه اگر سینه ی تنگم بشکافی

           دانی که نبوده ست دل افگارتر از من

امروز اگر عشق گناهست نگارا

                  فردا نتوان یافت گنهکارتر از من

sticker*****sticker*****sticker


امضاي حکيم

یلدای انتظار

سید رضا نوعی جمعه 29 آذر 1398 تعداد بازدید : 484 نظرات ( 0 )

stickerو اللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى‌ ﴿الليل‏، 1﴾ وَ النَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى‌﴿الليل‏، 2﴾
stickerهان ای یوسفِ زهراء (عج)، در مکتبِ معرفتی شما اینگونه آموختیم که تأویلِ ( وَ اللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى‌ ) ،شبِ یلدایِ هجرانِ شماست .

     در این شبِ سیاهم ، گُم گشته راهِ مقصود

     از گوشه ای برون آی ، ای کوکبِ هدایت

اما فقط این نیست ، بلکه در طولِ قُرون و اَعصار ، سایه ی مَنحوسِ طَواغیت ( اَعَم از شجره ی ملعونه ی بنی امیه ها ، بنی عباس ها ، آلِ زیاد و آلِ مَروان ها و  تمامی حُکّامِ ظُلم و جور و از آن شوم تر ، سایه ی جهل و غفلت ) در این ظلمتکده ی دنیا ، از مصادیقِ بارزِ آیه ی ( وَ اللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى‌ ) می باشد و تنها با تجلّی و ظهور آفتابِ جمالِ توست که آیه ی ( وَ اللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ ) تأویل خواهد شد .

    بوی آسایشِ گیتی نَرِسَد ، بر دلِ  رِیش

    صبحِ صادق نَدَمَد تا شبِ یَلدا  نرود

sticker جای تأسف و شگفتی است که عده ای بجای اینکه در صَدَدِ پیدا کردنِ روزنه ای به عالَمِ نور باشند ، بدون هیچ منطقِ صحیحی ، صرفاً بخاطرِ طولانی تر شدنِ چند دقیقه از تاریکی شبی از شب های سال ، که آنهم یک واقعه و رُخدادِ طبیعی است ، با تقلیدی کور کورانه از گذشتگانِ خویش ، با شور و شوق به یکدیگر تبریک می گویند.

👈آنگاه کودکانه به شب نشینی پرداخته و فارغ از هجرانِ مولای خویش ، به خوردنِ آجیل ، شیرینی  و انواع میوه ، مشغول می گردند .

    خداوندا ، در این منزل ، بیافروز از کَرَم نوری

    که تا گُم گشته ی خود را بیابد عقلِ انسانی

sticker ای عزیزِ مِصرِ وجود ، ای تأویلِ ( وَ النَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى‌ ) ، ای صبحِ امید و ای مُعتکفِ پردی غیب :

     شبِ هجرانت ، ای دلبر، شبِ یلداست پنداری 

                 رُخَت چون ماه و دیدارِ تو ،عیدِ ماست پنداری

    دمی نزدیکِ مَهجوران نیایی ، هیچ ننشینی 

                    طریقِ دلنوازی از جهان ، برخاست پنداری

stickerیابن الحسن ، تفألِ من به دیوانِ حافظ در شبِ یلدای انتظار ، این است :sticker

    بر آی ، ای آفتابِ صبحِ اُمّید

          که در  دستِ  شبِ  هجران اسیرم

    به  فریادم  رَس ، ای پیرِ خرابات

               به یک جرعه جوانم کُن که پیرم

    به گیسوی تو خوردم دوش سوگند 

                که من از پایِ تو ، سَر  بَرنگیرم
sticker یلدای منتظران از نگاه معرفت شناسی ، سید رضا نوعی (حکیم )sticker


امضاي حکيم

قصیده ای که سعدی به خاطر سرودن آن شلاق خورد

سید رضا نوعی سه شنبه 26 آذر 1398 تعداد بازدید : 3661 نظرات ( 1 )

stickerقصیده ای که سعدی بخاطر سرودن آن شلاق خورد stickersticker

stickerهلاگو خان ( در سال 656 هجری قمری ) با فتح بغداد ، فرمانِ قتلِ حاکمِ عباسی ( مُستعصم ) را صادر نمود ، لیکن عده ای به او گفتند اگر خونِ حاکم اسلامی ریخته شود ، بلایی نازل خواهد شد . هلاگو نیز دستور داد مُستعصم را درونِ نَمَدِ بزرگی پیچانده و سپس آنقدر او را لگد مال کردند تا به هلاکت رسید . stickersticker

stickerاما این موضوع ظاهراً برای سعدی آنچنان ناخوشایند بود که در ماتمِ مرگِ خلیفه ی سفّاکِ عباسی ( مستعصم ) همانند طفلی مادر مُرده شیون نموده و در رثای او قصیده ای را با مَطلَعِ  زیر می سُراید که در تمام نسخه های دیوان او موجود است .

    آسمان را حق بُوَد گر خون ببارد بر زمین
    در عزای مُلکِ مُستعصم امیرالمؤمنین

   خونِ فرزندانِ عَمِّ مصطفی شد ریخته
   هم بر آن خاکی که سلطانان نهادندی جَبین

👈برای مشاهده ی تمام قصیده ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

stickerدکتر ابراهیم باستانی پاریزی در ( گذر سعدی از آبادان ) می نویسد :

در اینکه قصیده ی مزبور را سعدی بعنوان مرثیه در رثای مستعصم سروده ، هیچ کس تردید ندارد لیکن مورخان گفته اند که خواجه نصیر بخاطر سرودن این قصیده ، دستور داد سعدی را شلاق زدند ، که بنظر من اصل ماجرا صحیح است کما اینکه مرحوم  جابری انصاری تصریح نموده که خواجه نصیر پس از شنیدن این قصیده ، سعدی را با زدنِ چوب ، تنبیه کرد . البته میرزا محمد تُنکابنی در کتابِ ( قصص العلماء ) شلاق خوردنِ سعدی را با اغراق ذکر نموده و گفته سعدی در اثر ضرباتِ شلاق و چوب از دنیا رفت ، که صحیح نیست زیرا سعدی در سال 692 هجری یعنی تقریباً 20سال پس از خواجه نصیر از دنیا رفته است .

📚(( آگهی شهان از جهان ج 2 ص 26)) ، (( قصص العلماء ص 924-925)) .

stickerمرحوم دکتر علی شریعتی در کتاب هبوط در کویر ( ص 765 ) ، از شاعران بی غیرتی که از راه مدیحه سُرایی درباریان ، ارتزاق می کنند انتقاد کرده و در ادامه سعدی را نیز به شدت مورد توبیخ و سرزنش قرار داده و می نویسد :

stickerخدا مرگت بدهد که مثلاً تو شاعر بزرگِ قرنِ هفتم هستی ، قرنی که مُغول از شرق و صلیبی ها از غرب ، این سرزمین را حمام خون کرده اند ، آنوقت تو با کمال بی دردی به توصیفِ فصلِ بهار پرداخته و سروده ای :

   درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند
   جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند

👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید .

stickerمولوی نیز در مثنوی به استناد یک حدیثِ جعلی ، مدعی است که سلسله ی خلافت در خاندانِ عباس تا قیام قیامت مُستدام و پاینده است :

   آمده عبّاسِ حَرب از بهرِ کین                       
   بهرِ قَمعِ احمد و اِستیزِ  دین
                       
   گشته دین را تا قیامت پُشت و  رو                 
   در خلافت او و فرزندانِ او 
 

stickerدکتر زرین کوب ضمن تصریح به جعلی بودنِ حدیثی که مولانا در ابیات فوق بدان استناد نموده ، می گوید :

قطعاً مولوی نوشتن مثنوی را دو سال بعد از انقراضِ دولتِ بنی عباس یعنی در سال ( 658 هجری قمری ) آغاز نموده و ابیات مذکور بهترین گواه بر بی خبری او از انقراضِ سلسله ی بنی عباس می باشد .

📚((  زرین کوب ، سِرّ نی ، ج 1 فصل 18 ص 41  ))

👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

stickerبیش از 90% احادیثِ منقول در مثنوی جعلی و ساختگی است که حدیثِ فوق نیز نمونه ای بارز از آن است و جالب اینکه پارادیمِ فکری و سنگِ زیربنای جهان بینی مولوی و بطور کلی ( تصوف ) بر پایه ی همین احادیثِ جعلی می باشد .

👈 برای اطلاع بیشتر از احادیث جعلی مثنوی ، به بخش ( نقد عرفان و تصوف) همین وب سایت مراجعه نمائید.👉

stickerمولوی که مدعی است که فراتر از الهام ، همانند انبیاء به او نیز وحی می شود stickersticker، چگونه با گذشت دو سال از انقراض دولت بنی عباس ، فرشته ی وحی او را بی خبر گذاشته stickerو جالب تر اینکه چندین سال بعد نیز هیچگونه تجدید نظری در سروده ی خود که بی اساس بودنش به اثبات رسیده ، ننموده است .sticker

stickerسلسله ی ننگینِ بنی عباس بیش از چهار قرن ، بدترین ظلم ها را به مسلمانان و خصوصاً اهل بیت (ع) و شیعیان روا داشتند و جنایات آنها به مراتب بیشتر از خلفای بنی امیه می باشد کما اینکه تعداد زیادی از امامان معصوم (ع) به دستِ خلفای بنی عباس به شهادت رسیده اند و مسلماً منظور از شجره ی ملعونه در قرآن ، بنی امیه و مراد از شجره ی خبیثه ، خلفای عباسی می باشند .

stickerبرگرفته از تاریخ تحلیلی ادبیات ایران سید رضا نوعی ( حکیم )sticker
 


امضاي حکيم

خدا انگاری شمس در باور مولانا

سید رضا نوعی پنجشنبه 21 آذر 1398 تعداد بازدید : 4631 نظرات ( 0 )

stickerخدا انگاری شمس در باور مولانا stickersticker
stickerیکی از اشعار اغراق آمیزِ مولانا که شائبه ی خدا انگاری شمس را در اذهان تداعی می نماید و همواره از سوی مخالفانِ مولانا مورد نقد واقع می شود ، شعری با ردیفِ ( شمس من و خدای من ) می باشد که شاه بیتِ آن غزل این است :

    پیرِ من و مرادِ من ، دردِ من و دوای من

    فاش بگفتم این سخن ، شمسِ من و خدای من
stickerاخیراً یکی از طرفدارانِ مولانا در فضای سایبری ، انتسابِ شعر مزبور به مولانا را رد نموده و ضمنِ دروغگو و بی سواد خواندن منتقدان ، اظهار نموده :

(( می گویند مولوی گفته : فاش بگفتم این سخن ، شمسِ من و خدای من ؛ این شعر کجاست ؟ نه در دیوان شمس و نه در مثنوی و نه در آثاری که مستقیماً از خود مولوی است ، چنین شعری وجود ندارد . اکنون شما در ظرف چند ثانیه می توانید از طریق کامیپوتر تمام مثنوی و دیوان شمس را بررسی کنید ، هفتصد سال به مولوی دروغ بسته اند که یکی از آنها همین است ... ))
 
sticker در پاسخ به اظهارات آقای ....( که بدلایلی از بردن نام وی معذوریم ) و اثبات صحتِ انتسابِ شعرِ مذکور به مولانا ، ابتدا دو آدرس را ذکر نموده و در ثانی آرای برخی از مولوی شناسانِ معروف را پیرامون آن متذکر خواهیم شد :

sticker- ادیب و محقق معروف ( فضل الله گرگانی ) ، (در سنه ی 1333) شعرِ ( شمس من و خدای من ) را در کتابِ خود بنام ( منتخبی از دیوان شمس تبریزی ) آورده است . لازم بذکر است که دکتر صادق گوهرین در مقدمه ی آن ، تصریح نموده که مولف پس از سالیانِ متمادی تحقیق و بررسی نُسَخِ معتبر ، شیواترین غزلیاتی را که مُسلّماً از خود مولاناست ، انتخاب نموده است .

👈 برای مشاهده ی تصویر سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

sticker- همچنین شعر مزبور در کتابِ غزلیاتِ شمس تبریزی ( غزل 509) چاپ دوازدهم ( سال 1377) ، انتشارات صفی علیشاه نیز آمده است .
stickerانتسابِ شعر مورد بحث از نظر مولوی شناسانِ معروف که از ارادتمندان وی نیز می باشند ، بدیهی و غیر قابلِ تردید است ، بعنوان نمونه :

(1)
- دکتر عبدالحسین زرین کوب در کتاب ( پله پله تا ملاقات خدا ) با استناد به شاه بیتِ همین شعر ، می نویسد :

به نظرِ مولوی ، شمسِ تبریزی از وجودی برتر و ماورای انسان برخوردار بود و به همین دلیل بود که مولانا گه گاه بی خود یا باخود فریاد می زد ( شمس من و خدای من ) .

(2) - دکتر پرویز عباسی داکانی نیز کتابی را درباره زندگی و افکار مولانا تألیف نموده که اتفاقاً با اقتباس از همین شعر ، آن را به اسمِ ( شمس من و خدای من ) نام گذاری نموده است .

(3) - دکتر ناصر الدین صاحب الزمانی در کتاب خود به نام ( خط سوم ) تمامی این شعر را آورده است .

(4) - دکتر محمد رضا یوسفی ( محقق ، مولف و استاد ادبیات ) صراحتاً می گوید :

مولانا هیچ ابایی نداشت که شمس را خدای خود بر روی زمین بداند . استاد شفیعی کدکنی این را به ( رَبِّ شخصی) تعبیر می‌کند ، حتی گفته شده که وقتی شور و وجد بر مولوی غلبه می‌کرد بی درنگ در برابر شمسِ تبریزی سجده می‌کرد .
sticker

👈 برای مشاهده ی ( سند 1 ) ، ( سند 2 ) ، ( سند 3 ) و ( سند 4 ) کلیک نمائید . 👉
stickerمولوی ، تحت تأثیر پارادایم وحدتِ وجود و همه خدایی ، بر این باور است که هر لحظه به شکلی بُتِ عیّار ( که از نظر او معاذ الله ، خداوند می باشد ) ظاهر می شود ، گاه به شکل پیر ( مانند شمس تبریزی ) و گاه بصورتِ جوان اَمرُد و زیبا روی ، و به قول عطار : ((مرد می باید که باشد شه شناس ، تا شناسد شاه ( خدا ) را در هر لباس )) یعنی هنر صوفی آن است که ( معاذ الله ) خدا را در هر لباس و شکلی که ظاهر شده بشناسد .

👈تبصره : همانطوری که ملاحظه می فرمائید : نمی گوید جلوه ی خدا را در قالبِ مظاهر گوناگون مشاهده نمائید تا اشخاص و نیز سایر موجودات ، ( آیه ) و نشانه ی خداوند تلقّی شوند ، بلکه تصریح می کند که خودِ خدا که از او به سلطان یاد شده ، در لباس و مشاکلِ مختلف ظاهر می گردد و تنها کسی که دارای بصیرت است می تواند خدای خود را در لباس های گوناگون و اشخاصِ مختلف بشناسد . کما اینکه ( معاذ الله ) خدا برای ( فرامنِ مولوی ) نیز بصورتِ شمس تبریزی ، تشخّص یافته است .  

stickerمولانا با چنین طرز تفکری است که نه تنها خودش ، بلکه دیگران را نیز توصیه می کند تا با شنیدنِ نام شمس تبریزی ، سجده کنند .

هر که نام شمسِ تبریزی شنید و سجده کرد
روحِ او مقبولِ حضرت شد ، اناالحق می‌زند
 
stickerدر جای دیگر نیز توصیفی خداگونه از شمس تبریزی بعمل آورده و اینگونه سروده :

تو آن نوری که با موسی همی گفت
خدایم من ، خدایم من ، خدایم

👈برای مشاهده ی ( سند 1 ) و ( سند 2 ) کلیک کنید . 👉

stickerاکنون قضاوت را به عهده ی مخاطبان فهیم گذاشته و تنها این نکته را خاطر نشان می گردیم که علتِ اصلی گمراهی و انحرافِ دروایش ، صوفیه و اقطاب آنان مانند ( مولوی و شمس تبریزی) دور ماندن از تعالیم عالیه ی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) می باشد .
stickerبرگرفته از دروسِ نقدِ تصوف ، سید رضا نوعی ( حکیم )sticker


امضاي حکيم

شرح ابیاتی از حافظ ( طالع اگر مدد دهد )

سید رضا نوعی سه شنبه 12 آذر 1398 تعداد بازدید : 3901 نظرات ( 1 )

    

     طالِع اگر مَدَد دهد دامَنَش آوَرَم بِکَف
     گر بِکِشَم زِهی طَرَب ، وَر بِکِشَد زِهی شَرَف

     حافظ اگر قدم زنی در رهِ خاندان به صدق
     بدرقه ی رهت شود همّتِ شَحنه ی نجف


👈برای مشاهده ی تمام غزل ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

 
stickerدر بسیاری از اشعار حافظ ، کلمه ی ( طالع ) به معنی ( بخت ، اقبال و سرنوشت ) بکار رفته ،  اما در اینجا منظور خواجه ، علی (ع) است .
 

stickerتوضیح اینکه : با ابجد کبیر ، کلمه ی ( طالع = 110) می شود که مطابق با عددِ ابجدِ  علی (ع) است .sticker

 استفاده از ابجد در شعر ، توسط بزرگان و شعراء مسبوق به سابقه بوده و امری بدیهی است ، بعلاوه این موضوع با سیاق غزل و خصوصاً بیت پایانی آن ، همخوانی دارد .

stickerبرای ضمیرِ (ش) در کلمه ی ( دامَنَش  ) با توجه به ایهام آن ، سه احتمال متصور است :

(1) - اینکه مرجع ضمیر را علی (ع) بدانیم : یعنی اگر ایشان عنایت نماید ، دستم به دامنِ ولایتش ( که کنایه از برخورداری از فیوضاتِ ولائی اوست ) ، خواهد رسید .
 

stickerطبق فرمایش امام باقر (ع) : « آلُ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ هُمْ حَبْلُ اَللَّهِ اَلَّذِي أُمِرْنَا بِالاِعْتِصَامِ بِهِ »

یعنی : سالِکِ الی الله همواره مأمور به تمسُّک و اعتصام به ریسمانِ ولایت معصومین (ع) که ( حَبْلُ اَللَّهِ اَلْمَتِين ) است ، می باشد .

📚(( بحار الانوار ج 24 ص 85 حدیث 9)) و (( تفسیر عیاشی ج 1 ص 194))

(2) - اگر مرجعِ ضمیر را محبوبِ حقیقی و خداوند متعال بدانیم  ، کنایه از رسیدن به مقام ( قُربِ نوافل و فرائض ) و تقرّبِ بنده به حضرت باری تعالی است . زیرا رسیدن به این مقام ، جز با دستگیری امام معصوم ، میسّر نخواهد شد . بدیهی است که امام (ع) علاوه بر ارائه طریق ، ایصال الی المطلوب نیز می نماید .

(3) - مرجعِ ضمیر می تواند راجع به امام زمان (عج) باشد ، کما اینکه خواجه در جای دیگر فرموده :

     ای غایب از نظر به خدا می سپارمت
     جانم بسوختی و بجان دوست دارمت

     تا دامنِ کفن نکِشَم زیرِ پای خاک
     باور نکن که دست ز دامن بدارمت


stickerاما معنی مصرع دوم از بیت اول :

کِشیدنِ دامنِ معشوق کنایه از وصال است و کِشیدنِ دامن از دستِ عاشق توسط معشوق ، کنایه از نازِ و عشوه ی اوست تا عطش و قابلیت سالک را ارتقاء دهد . حافظ در این مصرع به کِشاکِشی که بین عاشق و معشوق در سلوک وجود دارد ، اشاره می کند . این کِشاکِش دو سویه و طرفینی است ، از سوی عاشق ، عرض نیاز و تمنّای وصال است و از سوی معشوق ، ابراز بی نیازی و ناز . حافظ در جای دیگر تکلیف را برای سالکان الی الله روشن نموده :

     میان عاشق و معشوق ، فرق بسیار است
     چو یار ناز نماید ، شما نیاز کنید

🔘عبارت ( ور بِکِشَد ) در برخی از نسخه ها به شکل ( ور بِکُشَد ) آمده که در این صورت معنی بیت این است که :

اگر به وصالِ محبوب خویش نائل شوم ، مایه طَرَب و سعادت است و چنانچه معشوق با تیر یا تیغِ جلالش مرا به قتل برساند ، این نیز سعادتی بس بزرگ خواهد بود . حافظ در اشعار دیگرش آن را توضیح داده :

     زیرِ شَمشیرِ غَمَش ، رقص کُنان باید رفت
     آنکه شد کُشته ی او ، نیک سرانجام اُفتاد

     به تیغم گر کُشَد دستش نگیرم
     و گر تیرم زند ، مِنّت پذیرم 


stickerدر بیت دوم فوق که آخرین بیت از غزل است ، منظورِ حافظ از ( خاندان ) ، اهل بیت (ع) و آلِ پیامبر (ص) می باشد ، شحنه ی نجف نیز کنایه از امیر المؤمنین (ع) است .

stickerشارحان مشهور حافظ ، مانند : ختمی لاهوری ، مولانا بدر الدین و سودی نیز علیرغم اینکه سنی مذهب می باشند ، شحنه ی نجف را در بیت مزبور ، علی (ع) می دانند .

stickerختمی لاهوری در شرح بیتِ مانحن فیه می گوید :

شحنه ی نجف حضرتِ امیر المؤمنین ، امام المتقین علی بن ابی طالب رضی الله عنه است . بدانکه منصبِ ولایتِ مُطلقه و هدایتِ عامّه ، بعد از ختمِ نبوت ، منتقل است به ذاتِ با برکاتِ امیر المؤمنین کرّم الله وجهه .

👈برای مشاهده ی ( سند 1 ) ، ( سند 2 ) و ( سند 3 ) کلیک کنید . 👉

 
stickerحافظ در بیتِ اخیر الذکر که بیتِ پایانی غزل است می فرماید :

اگر با متابعت و پیروی از خاندانِ پیامبر(ص) و از روی صِدق ، بر صراطِ مستقیمِ ولایت و هدایت گام نهی ، ( همّتِ شحنه ی نجف ) که کنایه از دعای خیر  و حصولِ رضایتمندی علی (ع) می باشد ، بدرقه ی راهت خواهد بود و تنها در این صورت است که به مقام رضای خداوند نائل می گردی زیرا :
sticker( رِضَى اَللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ )sticker

📚(( خصال صدوق , ج 1 , ص 157 )) و (( بحار الانوار ج 10 ص 435))

stickerدر بیت مورد بحث ، واژه ی ( قدم ) و ( صدق ) بکار رفته ، یعنی سالک می بایست در صراط ولایت از قدمِ صِدق برخوردار باشد .

امام صادق (ع) می فرمایند : ( وَ بَشِّرِ اَلَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَالَ وَلاَيَةُ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ )

👈یعنی : منظور از قدم صدق که در قرآن ذکر شده ، ولایتِ امیر المؤمنین (ع) است .

📚(( بحار الانوار ج 8 ص 43 ))

stickerجالب است که بدانیم :

stickerبا ابجد صغیر نیز ( قدم صدق ) برابر است با عدد ( 26 ) و علی (ع) نیز با ابجد صغیر برابر است با عدد ( 26 ).

👈قَدَمَ صِدْق ، مقامِ رفیعی است که آن را در زیارت عاشورا نیز از خداوند متعال مسئلت می نمائیم :

«فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَکْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِکُمْ وَ مَعْرِفَةِ أَوْلِیَائِکُمْ، وَ رَزَقَنِی الْبَرَاءَةَ مِنْ أَعْدَائِکُمْ ،أَنْ يَجْعَلَنِي مَعَكُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة وَ أَنْ يُثَبِّتَ لِي عِنْدَكُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّه»
sticker شرح اشعار حافظ  توسط سیدرضا نوعی ( حکیم )sticker


امضاي حکيم

صفحه قبل 1 ...10 11 12 13 14 15 16 17 18 ...41 صفحه بعد

تعداد صفحات : 41

درباره ما
سيد رضا نوعی حکیم
با سلام
سایت پیام شیعه برای تبیین معارف شیعه اثنی عشری و رساندن پیام حقانیت آن به گوش جهانیان می باشدکه مطالب آن در قالب مباحث تفسیری ، شرح احادیث ، شرح و نقد متون ادبی ، دروس معرفتی (نقد تصوف حوزوی ) ، بررسی تطبیقی احادیث ، تقاسیر و مباحث کلام شیعه و پاسخ به شبهات دینی ، ارائه خواهد شد.
روح پدرم شاد که می گفت به استاد
فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ
سید رضا نوعی ( حکیم ) کانال تلگرام پیام شیعه ( حکیم )
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 292
  • کل نظرات : 98
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 52
  • آی پی امروز : 885
  • آی پی دیروز : 351
  • بازدید امروز : 4,806
  • باردید دیروز : 884
  • گوگل امروز : 100
  • گوگل دیروز : 85
  • بازدید هفته : 5,690
  • بازدید ماه : 7,724
  • بازدید سال : 74,211
  • بازدید کلی : 2,642,421